جدول جو
جدول جو

معنی نان بیار - جستجوی لغت در جدول جو

نان بیار
(دِ رُ)
نان آور، نان آورنده، نان پیدا کن، آنکه معاش خانواده را تأمین کند
لغت نامه دهخدا
نان بیار
نان آور
تصویری از نان بیار
تصویر نان بیار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کان بیدار
تصویر کان بیدار
(پسرانه)
نام وزیر اردوان از پادشاهان اشکانی بنا به روایتی بلعمی
فرهنگ نامهای ایرانی
(نُ)
جاکش. آنکه قوادی کند. آنکه جنده بهر این و آن برد
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ)
نان طلب. نانجوی. نانخواه
لغت نامه دهخدا
کارگر که نان از تنور بیرون آرد،
انبری که بوسیلۀ آن نان را از دیوار تنور جدا کنند و بیرون آرند، نان چین
لغت نامه دهخدا
شبینه نان خشکار نان خشکار را ز من ببری میده گردانی و تو میده خوری (سنائی) میده آرد گندم دو بار ببخته و بی سبوس است
فرهنگ لغت هوشیار
نان خورنده، کسی که وجه معاشش از دیگری تامین شودوظیفه خور: کسی را که چندین هزار مرد و زن نانخورباشند... چگونه بسخا و مروت وصف توان کردک، گدا
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه درطلب نانست نان جوی نان خواه: کندتازه نانباره هرکسی درآن باره سازدنوازش بسی. (نظامی. گنجینه گنجوی. ص 153)
فرهنگ لغت هوشیار
کارگرنانوایی که نان ازتنور بیرون آورد، انبری که بوسیله آن نان را از دیوار تنور جدا کنند و بیرون آرندنان چین
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که میکوشد تادرآمد مردم را از بین ببرد وراه عایدی ونفع آنان را سد کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نان بر
تصویر نان بر
((بُ))
کسی که باعث قطع شدن درآمد دیگران می شود
فرهنگ فارسی معین
برادر جان، نامی برای مردان
فرهنگ گویش مازندرانی